وسطای بهمن بود و تهران به شدت سرد و برفی شده بود. من و همسرم تصمیم گرفتیم چند روز تعطیلی رو کیش بریم. اینجوری بود که سفرنامه من به کیش شروع شد و از برف و سرما به نیت کیش زیبا حرکت کردیم. ظهر پرواز داشتیم و مسیرمون یه چیزی حدود دو ساعت و نیم طول کشید. وقتی به کیش رسیدیم و هوای شرجی و بهاری رو دیدیم کلا برف و سرمای تهران یادمون رفت. خلاصه تاکسی گرفتیم و به آپارتمانی که از طرف شرکت همسرم بهمون داده بودن رفتیم. این آپارتمان رو واسه ۵ روز داشتیم و به نظرم خیلی خوب بود و دوست نداشتم زیاد واسه هتل هزینه کنیم. این آپارتمان واسه ما که دو نفر بیشتر نبودیم جای کافی داشت و حتی بزرگ هم بود. دو خوابه بود و تقریبا ۹۰ متری می شد. وسایلمونو تو کمد گذاشتیم و به سمت ساحل رفتیم.

شروع سفرنامه من به کیش با ساحلی آرام و زیبا

ساحل خیلی آروم بود. به نظرم به خاطر وجود مرجان ها بود که آب انقدر زلال و تمیز بود. انگار که تصفیه شده باشه. خوشبختانه مردم هم سعی می کردن ساحل رو تمیز نگه دارن. تا غروب از تماشای ساحل لذت بردیم و به دره پرتغالی ها و دیدن یه درخت بزرگ و قدیمی که وسط یه پارک بود رفتیم. اسم این درخت، آرزوها یا درخت سبز بود و بعضی از ریشه هاش هم از خاک بیرون اومده بودن. می گفتن که درباره این درخت افسانه ها و خرافات زیادی هست.

بعد از دیدن این موارد سفر نامه من به کیش اینجوری ادامه پیدا می کنه که برای شام رفتیم. نوبتی هم باشه نوبت یه غذای خوشمزه بود. سمک مشوی یه ماهی سرخ شده ست که غذای مخصوص کیشه. کنار این غذا مضروبه هم سفارش دادیم که در واقع ترکیبی از ماهی، سیر و سبزی پلو هست. طعم هر دو غذا عالی بود و حسابی لذت بردیم. آخرین کاری که تو روز اول انجام دادیم سر زدن به مرکز خرید ونوس بود که توی دو طبقه بود و یکمی خرید کردیم.

سفرنامه من به کیش ساحلروز دوم، خرید، پارک دلفین ها و رستوران نهنگ سفید

سفرنامه من به کیش با خرید ادامه پیدا می کنه چون روز دوم رو هم با خرید کردن از مرکز خرید مروارید شروع کردیم. نهار رو هم تو رستوران پدیده شاندیز خوردیم و بعد از همه اینا نوبت به پارک دلفین ها و باغ پرندگان رسید که هردوشون یه جا قرار دارن. تو باغ پرندگان کلی پرنده مختلف بود. درسته که پرنده ها محصور شدن ولی محیطش زیاد کوچک نیست و سقفش هم با یه تور بزرگ پوشیده شده و اینجوری می تونن تو یه محیط کنترل شده پرواز کنن. پارک دلفین هارو هم که دیگه حتما معرف حضورتون هست . آخر این روز برای شام خوردن به رستوران نهنگ سفید رفتیم که تو یه ساختمون شبیه به نهنگ سفید ساخته شده بود. کیفیت غذا خیلی خوب بود و منوی رستوران هم کاملا دریایی بود.

باغ پرندگانکاریز و ساحل مرجان

روز سوم سفرنامه من به کیش با شهر زیر زمینی کاریز شروع شد. این شهر زیر زمینی خیلی شگف انگیزه و پر از صدف ها و مرجان های طبیعیه، همچنین فسیل های گوش ماهی هم خیلی جالب بودن. قدم بعدی ما تو روز سوم پارک تفریحی مرجان بود که نزدیک ساحل قرار داشت. مرکز خرید مرجان هم باهامون فاصله کمی داشت و کمی هم اونجا گشتیم و در نهایت رفتیم سراغ فود کورت و شام رو اونجا خوردیم.

تفریحات دریایی در سفرنامه من به کیش

روز چهارم رو هم با تفریحات دریایی شروع کردیم و رفتیم سراغ جت اسکی، قایق تندرو و غواصی که باعث شد یه روز خاطره انگیز و لذت بخش رو تجربه کنیم. واسه نهار هم یکی دیگه از غذاهای محلی مردم کیش رو امتحان کردیم که اسمش برنج مجبوس بود. بعد از انجام این همه فعالیت کلی خسته شدیم و برگشتیم خونه یکم استراحت کردیم. غروب بود که رفتیم سراغ کشتی یونانی و کلبه هور و در نهایت از شهر حریره و روستای باغو دیدن کردیم. واقعا روز مفیدی بود ولی همه چی اینجا تموم نشد چون بعد از شام هم رفتیم سراغ پاساژ مروارید، مرجان و پانیذ و یکم شکلات، لباس و قهوه گرفتیم.

 

جت اسکیخانه پایاب و خانه اعیانی

روز پنجم فرا رسید و سفرنامه من به کیش، به آخرای خودش نزدیک شد. تو این روز رفتیم سراغ خانه پایاب که قدمتی ۲۰۰۰ ساله داشت و جدیدا بازسازی شده بود. خانه اعیانی رو هم دیدیم که مربوط به دوره ایلخانیان میشه. کیش انقدر پاساژ و مرکز خرید خوب داره که اگه چند روز دیگه می موندیم هم باز جاهای جدیدی واسه رفتن بود. پاساژ پردیس ۱ و ۲ رو دیدیم و وقتی خسته شدیم هم رفتیم کافی شاپی که تو پردیس ۱ بود.

تو پردیس ۲ بیشتر لباس، لوازم برقی، لوازم ورزشی، لوازم خونه، مکمل های غذایی، چمدان و کیف فروخته می شد. بعد از این دو پاساژ به پاساژ زیتون رفتیم و نهار رو هم تو رستوران رویال خوردیم. دکوراسیون این رستوران خیلی شیک بود و کارکنانش خیلی خوش برخورد بودن. دیگه به آخرای سفرنامه من به کیش رسیدیم و رفتیم آپارتمان و وسایلمونو جمع و جور کردیم. آخرین مقصد ما توی کیش روستای باغو بود. این روستا تو جنوب غربی کیش هست و درختا و منظره های فوق العاده ای داره. یه مسجد هم اونجا بود که می گفتن تو قرن نهم هجری ساخته شده. در نهایت برگشتیم خونه و بعد از برداشتن وسایل راهی فرودگاه شدیم و از هوای خوب و بهاری کیش خداحافظی کردیم و سفرنامه کیش ما به پایان رسید.